شناسایی و اولویت بندی مدلهای ذهنی دینی موثر بر مدل کسب و کار
کلمات کلیدی:
اخلاق کسب وکار, باورهای دینی, مدل کسب و کار, مدلهای ذهنیچکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویتبندی مدلهای ذهنی دینی است که بر مدلهای کسبوکار در میان کارآفرینان مسلمان ایرانی تأثیر میگذارند. روششناسی: این پژوهش از روش تحقیق آمیخته استفاده کرده است که شامل جمعآوری دادههای کیفی و کمی میباشد. دادهها از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شدهاند. نمونه آماری برای مصاحبه شامل 13 نفر از کارآفرینان شهر مشهد و نمونه پرسشنامه شامل 21 نفر از اساتید رشتههای مدیریت مؤسسه آموزش عالی ادیب مازندران بوده است. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزارهای اکسل و میکمک تحلیل و برای شناسایی و اولویتبندی ابعاد کلیدی مدلهای ذهنی دینی که بر کسبوکار تأثیر میگذارند، مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: پژوهش هشت بعد کلیدی مدلهای کسبوکار مبتنی بر باورهای دینی را شناسایی کرد: اخلاق کسبوکار، اهمیت به ذینفعان، بستر فرهنگی، بستر نهادی، خانوادهمحوری، مشتریمداری، معنای الهی کسبوکار، و مهارتهای کسبوکار. در میان این ابعاد، اخلاق کسبوکار، خانوادهمحوری، و معنای الهی کسبوکار بالاترین اولویتها را داشتند. این ابعاد نشاندهنده تلفیق عمیق ارزشهای دینی در کسبوکارها است که بر رفتارهای اخلاقی، اهمیت خانواده، و معنای معنوی فعالیتهای اقتصادی تأکید دارند. نتیجهگیری: یافتهها نقش حیاتی باورهای دینی در شکلدهی به مدلهای کسبوکار کارآفرینان مسلمان ایرانی را برجسته میکند. اخلاق کسبوکار، خانوادهمحوری، و معنای الهی کسبوکار به عنوان مهمترین ابعاد شناسایی شدند که نشاندهنده اهمیت هماهنگی فعالیتهای کسبوکار با ارزشهای اسلامی است.