الگوی ارتباطات یکپارچه بازاریابی بهمنظور ترغیب مصرف کننده به خریدهای آنلاین و آفلاین محصولات ایرانی
هدف: هدف این پژوهش طراحی و آزمون الگویی از ارتباطات یکپارچه بازاریابی برای ترغیب مصرفکننده به خرید محصولات ایرانی در دو بستر آنلاین و آفلاین است. روششناسی: این تحقیق از نظر هدف بنیادی و از نظر رویکرد، آمیخته است. در بخش کیفی، دادهها از طریق مصاحبه عمیق با 17 نفر از اعضای هیئت علمی و مدیران شرکتهای تبلیغاتی و همچنین تحلیل 31 روایت آنلاین گردآوری شد. روش تحلیل دادهها، تحلیل روایت همراه با تحلیل مضمون و کدگذاری سهمرحلهای بود. در بخش کمی، جامعه آماری شامل مشتریان محصولات ایرانی بود و نمونهگیری بهصورت در دسترس از 400 نفر انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود و تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار SmartPLS انجام گرفت. یافتهها: یافتههای کیفی نشان داد ارتباطات یکپارچه بازاریابی شامل 12 مضمون سازماندهنده و 129 مضمون پایه است. نتایج بخش کمی حاکی از آن بود که بازاریابی برونگرا، بازاریابی رویداد، بازاریابی موبایلی، بازاریابی شبکههای اجتماعی، بازاریابی افراد تأثیرگذار، پیشبرد فروش، بازاریابی مستقیم، روابط عمومی، بازاریابی تعاملی، تبلیغات آنلاین و بازاریابی ارجاعی تأثیر معناداری بر ترغیب مصرفکننده به خرید محصولات ایرانی دارند. در مقابل، بازاریابی درونگرا و فروش شخصی تأثیر معناداری بر این متغیر نشان ندادند. نتیجهگیری: این پژوهش نشان میدهد بهرهگیری هدفمند از ابزارهای متنوع ارتباطات یکپارچه بازاریابی میتواند بهطور مؤثر در ترغیب مصرفکنندگان برای خرید محصولات ایرانی در هر دو فضای آنلاین و آفلاین نقشآفرینی کند. بنابراین، سازمانها و بازاریابان باید بر ابعادی متمرکز شوند که تأثیر مثبت و معنادار دارند تا با ارتقای تصویر برند و تعامل مستمر، به افزایش تمایل مصرفکنندگان به خرید کالاهای داخلی کمک نمایند.
راهبردهای مؤثر بر ارتقاء مصرفکننده رسانه به مشارکتکننده در مشترکین صفحه فیسبوک اداره اوقاف شیعه عراق
هدف: هدف پژوهش شناسایی و ارائه راهبردهای مؤثر بر تبدیل مصرفکنندگان رسانه به مشارکتکنندگان فعال در صفحه فیسبوک اداره اوقاف شیعه عراق است. روششناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی دادهبنیاد و کمی توصیفی انجام شد. در بخش کیفی، ۱۸ نفر از خبرگان رسانه و کاربران آگاه صفحه فیسبوک از طریق نمونهگیری گلولهبرفی و مصاحبه نیمهساختاریافته بررسی شدند و دادهها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل ۸۰۰۰ نفر از مشترکین صفحه فیسبوک اداره اوقاف شیعه عراق بود که با استفاده از جدول مورگان، ۳۵۱ نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پرسشنامه محققساخته بود که پایایی آن با آلفای کرونباخ تأیید شد. یافتهها: نتایج تحلیل دادهها نشان داد که راهبردهای کلیدی ارتقاء مصرفکننده رسانه به مشارکتکننده شامل انگیزههای درونی (علاقه به مباحث دینی) و بیرونی (کسب اعتبار اجتماعی)، عوامل فردی و اجتماعی، انگیزههای معنوی، احساس هویت و تعلق، شفافیت و بیطرفی محتوا، تناسب محتوای رسانه با نیاز کاربران، امکان تعامل دوطرفه و پاسخگویی مدیران، اعتماد به مدیریت صفحه، و احساس دیدهشدن و اثرگذاری است. همچنین برگزاری کمپینهای تعاملی، نظرسنجیها، مسابقات و محتوای چندرسانهای از عوامل مؤثر در افزایش مشارکت و وفاداری کاربران بودند. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که ایجاد ترکیبی از انگیزههای فردی، اجتماعی و معنوی همراه با محتوای متناسب و تعامل فعال مدیران میتواند مصرفکنندگان منفعل رسانه را به مشارکتکنندگان فعال تبدیل کند. بهکارگیری این راهبردها در مدیریت رسانههای اجتماعی بهویژه صفحات مذهبی میتواند منجر به افزایش تعامل، تقویت هویت جمعی و پویایی رسانه شود.
تحلیل نقش تعدیلکنندۀ نقدینگی در رابطۀ میان اهرم مالی، اندازۀ شرکت و سودآوری
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیلکنندۀ نقدینگی در رابطه بین اهرم مالی، اندازۀ شرکت و سودآوری در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. روششناسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی و توصیفی–همبستگی بوده و جامعه آماری شامل 550 شرکت پذیرفتهشده در بورس طی سالهای 1397 تا 1403 میباشد. با استفاده از روش حذف سیستماتیک، 150 شرکت انتخاب گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار EViews 13 و رویکرد رگرسیون دادههای تابلویی تحلیل شد. انتخاب مدل از طریق آزمونهای چاو، هاسمن و لاگرانژ انجام گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که ساختار سرمایه اثر منفی و معناداری بر سودآوری دارد، در حالی که اندازۀ شرکت اثر مثبت و معناداری بر سودآوری دارد. همچنین نقدینگی اثر مثبت و معناداری بر سودآوری نشان داد. با این حال، نقدینگی نقش تعدیلکنندۀ معناداری در رابطۀ بین اندازۀ شرکت و سودآوری ایفا نکرد، اما در تعامل با ساختار سرمایه اثر منفی اهرم مالی بر سودآوری را تقویت نمود. نتیجهگیری: اندازۀ شرکت و ساختار سرمایه عوامل کلیدی در تبیین سودآوری هستند، اما نقدینگی بهعنوان متغیر تعدیلکننده نقشی محدود دارد. این نتایج بر اهمیت تمرکز شرکتها بر کارایی عملیاتی و مدیریت بهینه منابع تأکید دارد و نشان میدهد که نقدینگی بالا لزوماً تضمینکننده سودآوری پایدار نیست.
طراحی یک مدل ترکیبی مبتنی بر تحلیل پوششی دادهها و تحلیل چندمعیاره رضایت مشتریان برای ارزیابی خطوط محصولات تولیدی (مطالعه موردی: گروه صنعتی شیشه کاوه)
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ارائه مدلی ترکیبی بر پایه تحلیل پوششی دادهها (DEA) و تحلیل چندمعیاره رضایت مشتری (MUSA) برای ارزیابی کارایی خطوط محصولات تولیدی گروه صنعتی شیشه کاوه انجام شده است. روششناسی: پژوهش حاضر از نوع آمیخته (کیفی/کمی) و اکتشافی است. در مرحله کیفی، از مصاحبههای نیمهساختاریافته و روش دلفی فازی برای شناسایی شاخصها استفاده شد. سپس در بخش کمی، دادههای گردآوریشده از 500 پرسشنامه مشتریان در چهار خط محصول مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روشهای دیمتل فازی، ANP فازی، مدل MUSA و تحلیل پوششی دادههای شبکهای سهمرحلهای بهکار گرفته شد. دادهها با نرمافزار LINGO 11 تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد عامل «قیمت» با ضریب اثرگذاری 0.369 مهمترین عامل تأثیرگذار و «وفاداری» با ضریب اثرپذیری خالص 0.81 مهمترین عامل تأثیرپذیر است. عوامل «قیمت»، «کیفیت خدمات»، «ارتباط با مشتری» و «کیفیت محصول» نقش علّی داشتند، در حالیکه «شکایت مشتری» و «وفاداری» نقش معلولی ایفا کردند. همچنین بیشترین کارایی مربوط به مرحله سوم (0.97914) و کمترین کارایی مربوط به مرحله دوم بود. میانگین رضایت مشتریان نیز 0.89 محاسبه گردید. نتیجهگیری: مدل ترکیبی طراحیشده قابلیت بالایی در ارزیابی همزمان کارایی و رضایت مشتری دارد. توجه به شاخصهایی همچون قیمت، کیفیت خدمات و ارتباط با مشتری میتواند مسیر بهبود بهرهوری و افزایش رقابتپذیری خطوط تولیدی را مشخص سازد. این مدل میتواند مبنایی کارآمد برای تصمیمگیری مدیران در صنایع مشابه باشد.
ارائه چارچوبی برای استراتژیهای رقابتی بر اساس رویکرد هم آفرینی در صنعت پتروپالایش ایران
هدف: هدف این پژوهش ارائه چارچوبی برای استراتژیهای رقابتی بر اساس رویکرد همآفرینی در صنعت پتروپالایش ایران است تا زمینه بهبود عملکرد سازمانی و افزایش مزیت رقابتی فراهم گردد. روششناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی و بهرهگیری از روش تحلیل مضمون انجام شد. دادهها از مطالعات پیشین استخراج و سپس کدگذاری، دستهبندی و تحلیل شدند. در ادامه، مضامین کلیدی شامل رفتارهای مشارکتی، همتولیدی و ارزش در استفاده به همراه قابلیتهای پویای شناسایی، یکپارچهسازی و بازپیکربندی بررسی و مدل مفهومی پیشنهادی تدوین گردید. یافتهها: نتایج نشان داد همآفرینی ارزش از طریق رفتارهای مشارکتی، همتولیدی و خلق ارزش در استفاده میتواند نقش کلیدی در ایجاد مزیت رقابتی ایفا کند. همچنین قابلیتهای پویا همچون شناسایی فرصتها، یکپارچهسازی دانش و بازپیکربندی منابع بهعنوان محرکهای اصلی افزایش رقابتپذیری سازمانها عمل میکنند. در نهایت، ابعاد مزیت رقابتی شامل سودآوری، مدیریت هزینه و تمایز محصول بهعنوان نتایج مستقیم ترکیب همآفرینی و قابلیتهای پویا شناسایی شدند. نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد اتخاذ استراتژیهای رقابتی بر پایه همآفرینی ارزش میتواند به بهبود عملکرد و پایداری صنعت پتروپالایش ایران منجر شود. این رویکرد نهتنها به ارتقای کیفیت و کاهش هزینهها کمک میکند، بلکه توانایی سازمانها در پاسخگویی به تغییرات محیطی و الزامات توسعه پایدار را نیز افزایش میدهد.
عوامل مؤثر بر کارایی سرمایهگذاری شرکت و اندازهگیری آن
هدف: هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر کارایی سرمایهگذاری شرکتها و معرفی و تحلیل معیارهای اندازهگیری آن است. روششناسی: این پژوهش از نوع توصیفی–تحلیلی است و بر اساس دادههای ثانویه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد. برای انتخاب نمونه از روش حذف سیستماتیک استفاده گردید و دادهها از صورتهای مالی حسابرسیشده، گزارشهای سالانه و پایگاههای رسمی استخراج شد. برای سنجش کارایی سرمایهگذاری، مدلهای شناختهشده از جمله الگوی ریچاردسون (2006)، بیدل و همکاران (2009)، چن و همکاران (2011)، و Q توبین بهکار گرفته شدند. تحلیل دادهها با استفاده از رگرسیون دادههای تابلویی و آزمونهای آماری تشخیصی انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد کیفیت گزارشگری مالی، حاکمیت شرکتی، سطح افشا و کیفیت حسابرسی اثر مثبت و معناداری بر کارایی سرمایهگذاری دارند. در مقابل، مدیریت سود و اعتمادبهنفس افراطی مدیران رابطه منفی با کارایی سرمایهگذاری نشان دادند. همچنین، ساختار سرمایه متعادل و استفاده بهینه از جریانهای نقدی آزاد به بهبود کارایی کمک میکند، در حالیکه مازاد منابع بدون نظارت کافی منجر به بیشسرمایهگذاری میشود. عوامل کلان همچون سیاستهای مالی سبز و پذیرش IFRS نیز بهطور غیرمستقیم بر کارایی سرمایهگذاری تأثیر مثبت داشتند. نتیجهگیری: کارایی سرمایهگذاری پدیدهای چندبعدی است که تحت تأثیر همزمان عوامل مالی، نهادی، رفتاری و سیاستی قرار دارد. تقویت حاکمیت شرکتی، ارتقای کیفیت گزارشگری مالی، و بهرهگیری از فناوریهای نوین همچون هوش مصنوعی میتواند منجر به کاهش ناکارآمدی سرمایهگذاری و بهبود تخصیص منابع گردد.
برازش مدل ساختاری تبلیغات تجاری در حسابهای افراد مشهور در شبکههای اجتماعی و تأثیر آنها بر انگیزه خرید کاربران (مطالعه موردی صنعت پوشاک)
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تبلیغات تجاری در حسابهای اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی بر انگیزه خرید کاربران در صنعت پوشاک عراق است. روششناسی: این مطالعه بهصورت ترکیبی (کیفی-کمی) انجام شد. در بخش کیفی، از روش نظریه دادهبنیاد استفاده گردید و دادهها از طریق مصاحبه با 17 نفر از خبرگان گردآوری و با استفاده از نرمافزار MaxQDA تحلیل شد. در بخش کمی، دادههای حاصل از نظرسنجی از 384 کاربر شبکههای اجتماعی با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرمافزار SmartPLS4 مورد بررسی قرار گرفت. روایی و پایایی ابزار سنجش با استفاده از شاخصهای AVE، آلفای کرونباخ، و پایایی ترکیبی ارزیابی گردید. یافتهها: نتایج آزمونهای استنباطی نشان داد که متغیرهای تعهدات اینفلوئنسر، شایستگیهای آنلاین و عوامل محدودکننده آنلاین تأثیر مثبت و معناداری بر مدیریت استراتژیک و انطباقی اکانت دارند. این دو متغیر نیز بهنوبه خود باعث افزایش شناخت و نگرش مصرفکنندگان میشوند که نهایتاً انگیزه خرید را ارتقا میدهد. شاخص GOF معادل 0.665 و مقادیر R² بین 0.77 تا 0.79 حاکی از برازش قوی مدل است. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که استفاده هوشمندانه و استراتژیک از اینفلوئنسرهای فعال در شبکههای اجتماعی میتواند به افزایش شناخت و نگرش کاربران نسبت به برند منجر شده و انگیزه خرید آنها را تقویت کند. بر این اساس، توصیه میشود برندها در انتخاب اینفلوئنسرها دقت و تحلیل دقیقتری اعمال کنند و مدیریت یکپارچهتری برای حسابهای تبلیغاتی اتخاذ نمایند.
تحلیل پیشرانها و پسران های پیادهسازی الگوی تنوع منابع انسانی در دانشگاههای کشور
هدف: این پژوهش با هدف تحلیل پیشرانها و پسرانهای پیادهسازی مدلهای تنوع منابع انسانی در دانشگاههای ایران انجام شده است. روششناسی: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شد. ۲۴ نفر از مدیران، اعضای هیئت علمی و متخصصان منابع انسانی از دانشگاههای مختلف ایران به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و جمعآوری دادهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل دادهها با روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرمافزار NVivo انجام شد. یافتهها: شش پیشران اصلی شامل تعهد سازمانی، فرهنگ فراگیر، چارچوبهای قانونی و سیاستی، استراتژیهای جذب نیرو، برنامههای توسعه حرفهای و مزایای اقتصادی شناسایی شد. در مقابل، هفت پسران کلیدی شامل مقاومت در برابر تغییر، محدودیت منابع، موانع فرهنگی، خلأهای سیاستی، چالشهای مدیریتی، فشارهای عملکردی و نبود ابزارهای سنجش مشخص شد. رهبری سازمانی و همراستایی سیاستها از مهمترین عوامل تسهیلکننده و مقاومت کارکنان و کمبود منابع مالی از اصلیترین موانع بودند. یافتهها بر اهمیت ایجاد محیطهای حمایتی و چارچوبهای سیاستی قوی تأکید دارند. نتیجهگیری: پیادهسازی مدلهای تنوع منابع انسانی در دانشگاههای ایران نیازمند رویکردی متعادل برای استفاده از نقاط قوت سازمانی و رفع موانع فرهنگی و سیستمی است. توسعه سیاستهای فراگیر، تخصیص منابع کافی و ترویج فرهنگ تنوع میتواند تأثیر بسزایی در موفقیت این مدلها داشته باشد. تلاشهای آینده باید بر یکپارچهسازی این ابتکارات با اهداف کلان سازمانی و بهبود سازوکارهای نظارت و ارزیابی متمرکز شوند.

دربارهی مجله
به اطلاع پژوهشگران عزیز می رساند نشریه "مدیریت پویا وتحلیل کسب و کار" موفق به اخذ نمایه پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) شد. (اطلاعات بیشتر)
فصلنامه مدیریت پویا و تحلیل کسب و کار، نشریهای است با رویکرد علمی که با رسالت توسعه دانش مدیریت بازاریابی در کشور، شناسایی مسائل بازاریابی و فروش سازمانها و موسسات و ارائه راهکار برای آن، مقالههای علمی در این حوزه را بصورت فصلنامه منتشر میکند.
اهداف و چشم انداز اصلی فصلنامه مدیریت پویا و تحلیل کسب و کار:
فراهم کردن زیرساخت و بستری برای اینکه محققان، دانشگاه ها، موسسات آموزشی و متخصصین بتوانند دانش خود را به اشتراک گذاشته و آخرین مقالات علمی و یافته های تحقیقات خود را در زمینه مدیریت بازاریابی، تحلیل های مالی و حسابداری کسب و کار و بازار سرمایه را منتشر کنند. همچنین این مجله می تواند به عنوان منبع و مرجع، برای دانشجویان رشته مدیریت بازرگانی، بازاریابی و حسابداری مورد استفاده قرار گیرد.
زمینه و محورهای فصلنامه مدیریت پویا و تحلیل کسب و کار :
(مدیریت کسب و کار)
استراتژی های بازاریابی و تحقیقات بازار، سیستم های اطلاعات بازاریابی، بازاریابی الکترونیک و دیجیتال، مدیریت ارتباط با مشتری، مهندسی فروش و بازاریابی، تحلیل و به کارگیری نظریههای مدیریت بازاریابی در حوزه کسب و کار ایران، اخلاق و مسئولیت اجتماعی در بازاریابی، مفهوم و فرهنگ بازارگرایی و مشتری مداری در در حوزه کسب و کار ایران، نظریه ها و الگوهای نوین بازاریابی مصرفکننده و صنعتی، مدیریت رضایتمندی و شکایات مشتریان، تحلیل رفتار مصرفکنندگان و فرآیند تصمیمگیری خرید، مدیریت کانال های توزیع.
(تحلیل کسب وکار)
موضوعات مرتبط با تحلیل های مالی و حسابرسی در کسب و کار و بازارهای سرمایه، اخلاق در تحلیل های مالی و حسابرسی در بازار سرمایه و کسب و کار، مباحث مدیریت سود، مباحث حاکمیت شرکتی، موضوعات مرتبط با تئوریهای حسابداری.