بررسی تجربه زیسته مدیران دولتی از استقرار مدل ۳۴۰۰۰ منابع انسانی
کلمات کلیدی:
استاندارد ۳۴۰۰۰, منابع انسانی, تجربه زیسته, مدل پدیدارشناسی, مدیریت منابع انسانیچکیده
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تجربه زیسته مدیران دولتی از استقرار استاندارد ۳۴۰۰۰ منابع انسانی با رویکرد پدیدارشناسی است، تا ابعاد کیفی اجرای این استاندارد در سازمانهای دولتی مشخص شود. روششناسی: این تحقیق با روش ترکیبی (کیفی-کمی) انجام شده است. در بخش کیفی از رویکرد پدیدارشناسی با انجام مصاحبه عمیق با ۱۲ مدیر دارای تجربه استقرار مدل ۳۴۰۰۰ استفاده شد و کدگذاری به شیوههای باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. در بخش کمی، برای بررسی روابط بین مؤلفهها از مدل ترکیبی ISM-DEMATEL استفاده شد. جامعه آماری بخش کمی شامل ۲۰۰ نفر از مدیران و کارشناسان سازمانهای دولتی بود که از میان آنها با استفاده از فرمول کوکران، ۱۲۷ نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. یافتهها: در بخش کیفی، پنج دسته اصلی شامل چیستی، پیشایندها، پسایندها، نقاط قوت و ضعف مدل ۳۴۰۰۰ شناسایی شد. مدیران از ارتقای عملکرد منابع انسانی، ساختار نوین، تیمسازی موفق، رهبری مشارکتی و نیز چالشهایی چون محدودیتهای فناوری و تعارضات سازمانی بهعنوان تجربههای اصلی یاد کردند. در بخش کمی، شاخص برازش GOF برابر با 0.388 بود که نشاندهنده کیفیت بالای مدل ساختاری است و ضرایب پایایی (آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی) برای تمامی مؤلفهها بیش از 0.7 گزارش شد. نتیجهگیری: استاندارد ۳۴۰۰۰ موجب ارتقاء فرهنگ سازمانی، همسویی منابع انسانی با اهداف سازمان، و ایجاد بستر برای توسعه ظرفیتهای انسانی میشود. نتایج این پژوهش میتواند به مدیران دولتی کمک کند تا با بهرهگیری از این استاندارد، به بهبود عملکرد سازمانی و رضایت کارکنان دست یابند.