شاخصهای اثر بخش حسابرسی داخلی در بخش عمومی ایران و تاثیر آنها بر حکمرانی خوب با رویکرد داده بنیاد
کلمات کلیدی:
شاخصهای حسابرسی, حسابرسی داخلی, بخش عمومی ایران, نظریه داده بنیاد, حکمرانی خوبچکیده
هدف: هدف این مقاله تحلیل شاخصهای اثربخش حسابرسی داخلی در بخش عمومی ایران و بررسی تأثیر آنها بر حکمرانی خوب با استفاده از رویکرد داده بنیاد است. روششناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی و بهرهگیری از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری گردید که به چهار گروه از متخصصان شامل کارشناسان امور مالی دانشگاهها، حسابرسان سازمان حسابرسی، ذیحسابان و کارشناسان وزارت امور اقتصادی و دارایی، و اعضای حرفهای حسابرسی مستقل ارائه شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد تا رابطه بین عملکرد حسابرسی داخلی و پنج شاخص کلیدی سنجیده شود. همچنین از چارچوب مدلسازی کیفی برای تبیین شرایط علّی، عوامل مداخلهگر، بستر، راهبردها و پیامدهای اثر بخشی حسابرسی داخلی استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان دادند که اثربخشی حسابرسی داخلی در بخش عمومی ایران تحت تأثیر پنج شاخص کلیدی قرار دارد: سازوکارها و فرآیندهای مشاورهای، ارزیابی کنترلهای داخلی، ارتباط گزارشگری و حسابرسی داخلی، مسئولیتپذیری و گزارشگری مالی، و اطمینانبخشی به فرآیندها و عملیات. این شاخصها به صورت یک مدل یکپارچه برای ارتقای کیفیت عملکرد حسابرسی داخلی در بخش عمومی ایران استخراج شدند که میتواند به عنوان الگویی کاربردی برای سیاستگذاری مورد استفاده قرار گیرد. نتیجهگیری: حسابرسی داخلی اثربخش به عنوان یکی از ارکان مهم بهبود کیفیت حکمرانی در بخش عمومی شناخته میشود و شناسایی و تقویت شاخصهای کلیدی آن میتواند نقش تعیینکنندهای در افزایش شفافیت، پاسخگویی و کارآمدی نهادهای دولتی ایفا کند.