ارایه مدلی بهینه برای تبیین مدیریت ساختار سرمایه با رویکرد خلق ارزش بازاری
کلمات کلیدی:
ساختار سرمایه, ارزش افزوده اقتصادی, رشد سود هر سهم, ارزش افزوده بازار, مدیریت مالیچکیده
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدلی بهینه برای مدیریت ساختار سرمایه با رویکرد خلق ارزش بازاری است. روششناسی: این پژوهش با استفاده از دادههای شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره ۶ ساله (۲۰۱۷-۲۰۲۲) انجام شد. ابتدا از مدل رگرسیونی برای بررسی تاثیر متغیرهای مختلف بر ساختار سرمایه استفاده شد. سپس با بهرهگیری از الگوریتم درخت تصمیم و معیار جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) مدلی بهینه برای مدیریت ساختار سرمایه ارائه گردید. متغیرهای اصلی مورد مطالعه شامل ارزش افزوده اقتصادی (EVA)، رشد نرخ حقوق صاحبان سهام، رشد سود هر سهم، اندازه شرکت، اهرم مالی و جریان نقد آزاد بودند. یافتهها: نتایج نشان داد که متغیرهای ارزش افزوده اقتصادی، رشد نرخ حقوق صاحبان سهام و رشد سود هر سهم بیشترین تاثیر را بر ارزش افزوده بازار شرکتها دارند. در مقابل، متغیرهایی مانند اندازه شرکت، ارزش دفتری به بازار، اهرم مالی و جریان نقد آزاد رابطه معناداری با ارزش افزوده بازار ایجاد نکردند. همچنین، نتایج نشان داد که ساختار سرمایه به تنهایی عامل اصلی در خلق ارزش افزوده بازار نیست. نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که در مدیریت ساختار سرمایه، شرکتها باید به جای تمرکز صرف بر ترکیب بدهی و حقوق صاحبان سهام، بر متغیرهایی مانند ارزش افزوده اقتصادی و رشد سود تمرکز کنند. این متغیرها میتوانند تاثیر بسزایی در افزایش ارزش بازار و عملکرد مالی شرکتها داشته باشند.